در متن قبلی که ارسال کردم جملاتی هستند که موقع نگارش دوست داشتم زیباتر و فشرده تر مرقوم کنم، اما از این قلم و زبان الکن بیشتر از این بر نیامد که:

یک جمله مدام در سرم تکرار می شد:
« زیست ما در زمان حیات ما بسیار کوتاه است و بخش بزرگی از زیست ما، بعد از ما خواهد بود... بخش بسیار بزرگی که گاه می تواند به درازای عمر بشریت باشد» 

 

دو شب پیش که بی خوابی به سرم زده بود رفتم سراغ دیوان اشعار برگزیده ی شمس لنگرودی. چنین سروده بود:

مرگ سرنوشتی محتوم است

و فقط کسی می میرد که به ارزش زندگی واقف نیست.

 

البته می دانم که دو زیست داریم خوش نام و بد نام و چه سعادتمندانه خواهد بود زیستن به خوش نامی.

اگر فرصتی دست دهد شعر را بطور کامل می گذارم. شعر ۵۳ از دفتر رسم کردن دستهای تو.