رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنین نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

جانم برایتان بگوید که صادق خان عزیزمان به مناسبت خوش یمن شب چله تفالی به حافظ زده بودند و چنان که از آغاز سخن هویداست، مشغول قرائت هستند.
امروز فرصتی فراهم شد تا به درخواست مکرر صبیه ی کوچک تر، پاسخ مثبت دهیم و برای اهل منزل آش رشته تیار کنیم. جای همگی خالی با استقبال مواجه شد و ناگفته نماند که صادق خان هم در این فقره همکاری داشتند و سبزی آش را برای این امر خیر، مهیا فرمودند.
در کنار آش، چند قاچ هم هندوانه نوبر کردیم که به نیّت دانه های زیادش، خیر و برکت وارد زندگیمان شود و چند دانه انار یاقوتی هم که صادق خان به موسم انارچین ، دستچین فرموده بودند، تنگش گذاشتیم تا سفره مان به رنگ مهر در شفق ، قرمز و زیبا شود.
ما همچنان در کش و قوس و آمد و شد هستیم تا بزم کوچکمان رونق داشته باشد و سیاهی را با کمک مهر تابان از خانه بدر کرده و روشنایی مهر را میزبانی کنیم.

توانگرا دل درویش خود بدست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواد ماند

صادق خان حین خواندن این بیت چشمکی هم حواله ی ما می کنند که یعنی قمرتاج جان، چای نبات را هم مهیا کن تا از عوارض آش رشته و انار و هندوانه ی نوبر در امان باشیم و در این درازترین شب سال، مزاجی آرام داشته باشیم.

آدینه تان گرم
قمرتاج شب زنده دار

صبیه: دختر
تیار کردن: درست کردن

پ.ن. در نوشتن این بخش پاره ای تقلب فرمودیم. به بزرگواری خودتان چشم پوشی بفرمایید.