کفشهایش...
شب است
و چهره ام بیش تر به جنگ رفته است
تا به مادرم
شب است
و چشمهایم
چون چاه های خرمشهر
به خون می رسد.
.....
می نویسم
طنابی که از تاریکی
آویزان است
ادامه ی تمام چیزها را
اعدام خواهد کرد
بریده ای از دو شعر گروس عبدالملکیان
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۹ ساعت 23:33 توسط مهسا
|