پیش درآمد
کیک با طعم انتخاب
در بلوار پر ازدحام ما، شیرینی فروشی بزرگی است که تازه افتتاح شده. اسمش را درشت با خط انگلیسی به رنگ صورتی بالای سر درش نوشته و در این شلوغ بازار بلوار، یک نفر راهنما را گذاشته تا لابلای ماشینها جای پارک برایت نشان بدهد.
بعد از کلی چپ و راست کردن و به معنای واقعی چپاندن ماشین بصورت کج و معوج در بین موتورهای پیک و پاترولهای* غول پیکر، موفق می شوم بروم داخل.
برق نو بودن همه چیز چشمم را گرفته. قبلا هم خرید کردهام از اینجا اما هنوز بوی نوی و تازگی برایم جذاب است. خانمهای مرتب و اتو کشیده با لباسهای در حد مجاز، شیک و مرتب پاسخگو هستند و همین به قول صادق خان، فضا را مطمئن تر میکند.
کیک تولد میخواهم
برای چند نفر؟
حدودی ده دوازده نفر
بخورند؟
ای... هم بچه داریم هم مثل خودم بخور😋😋
ردیف کیکها را نشانم میدهد.
بیشترشان انگار حمام شیرکاکائو گرفتهاند از سر تا پایشان رنگ قهوهای میچکد... قهوهای اگرچه زیباست و قهوهاش مخصوصا دل میبرد اما مناسب یک عصر زیبای بهاری هم آیا هست؟؟؟
سر تکان میدهم که نه،
کیکهای دیگرش را نشان میدهد
بنفش بنفش آبی
سفید بنفش آبی
بنفش بنفش سرمهای
انگار بخواهد غم را با کد مورس به خریدار انتقال بدهد
کیکها را با رنگ می خوانم
من غمگینم پس هستم
تا وقتی هستم غمگینم
چرا تولدمان غم آجین شده؟؟؟؟
رو به صندوقدار میکنم می خواهم کیک سفارش بدهم... میگوید چرا از همین ها نمیبرید ؟
_ غمگینند. رنگ شاد می خواهم.
جوانکیست عینکی، با صورتی خندهرو. از آن جنس صورتها که فقط برای لحظات شاد آفریده شدهاند.
با خنده میگوید:
رنگ اینها که شاد است
آه میکشم. بی صدا. شک ندارم که بلو جزمین* را ندیدهاست. اصلا برای چشمهایی که زیبایی و خنده را در نگاهشان یدک میکشند همهی رنگها شادند حتی بنفش در پررنگ ترین حالت ممکن.
سخن کوتاه
از قنادی تازه افتتاح شده بیرون میآیم. به سراغ قنادی سر خیابانمان میروم.حقا که دود همیشه از کنده بلند می شود. کارم در عرض چند دقیقه راه میافتد. یک کیک بزرگ صورتی سفارش میدهم. مرد، سر رنگش چانه نمی زند و به زور کیکهای ناراحتش را غالب نمی کند فقط با خنده هشدار میدهد که رنگی که سفارش دادهاید لبها را صورتی میکند
میخندم🙂
می گویم اشکالی ندارد... چی بهتر از رنگ صورتی
🌸🌸🌸🌸🌸
*والا من ماشین شناس نیستم. همهی ماشینهای بزرگ از نظر من پاترول هستند.
* اشاره به فیلم بلو جزمین با بازی بی نظیر کیت بلانشت