زیاد در خاطرات دیگران کنجکاوی نکنید
در خاطره‌ی هر شخصی چیزهایی هست که حتی می ترسد آنها را برای خودش آشکار کند.


داستایوفسکی

 

این روزها صفحات مجازی به آزارهایی که زنان در جامعه دیده‌اند و سالها درباره‌اش سکوت کرده‌اند، می‌پردازند. خیلی دوست داشتم درباره‌اش، یعنی درباره‌ی خاطرات واقعی خودم از این آزارها و تعدی ها بنویسم. آزارهایی در راه مدرسه، در راه دانشگاه و حتی همین الان در حد رفتن تا سر کوچه در روز روشن. 

خراشهایی که بر روح می‌افتد، برعکس زخمهای جسمانی روز به روز بر عمقش افزوده می‌شود‌. هربار که یادش بیفتی، بیشتر از سکوت خودت عصبانی می شوی و حس بد با دوز بالاتری به رگهایت تزریق می‌شود. برای همین از آنها نمی نویسم.

 اگرچه می‌دانم که می‌دانید اما باز هم می‌گویم فرزند خود را با آگاهی وارد جامعه کنید. در کوتاه ترین مسیرها، ممکن است بزرگترین خطرات در کمین او باشد. 

پ.ن. جمله داستایوفسکی را از صفحه‌ی دوستی کپی کرده‌ام.